کانسلیم یک روش انتخاب سهام مناسب برای سرمایهگذاری است که توسط “ویلیام اونیل” ابداع شد. اونیل که یکی از فعالان با سابقه بازار سهام در آمریکا بود، در سال ۱۹۶۳ کارگزاری “اونیل و شرکا” را تاسیس کرد. او همچنین در سال ۱۹۸۴ اقدام به تاسیس روزنامه Investor’s Business Daily نمود. این روزنامه در حال حاضر نیز تمامی اتفاقات بازار سهام در دنیا و اخبار اقتصادی و مالی را پوشش میدهد. اونیل نویسنده چندین کتاب اقتصادی در حوزه سرمایهگذاری از جمله کتاب “از طریق سهام پول در بیار!” نیز هست.
در میان سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ اونیل بررسیهای زیادی بر روی سهام شرکتهایی که رشد زیادی داشتند انجام داد و قالبا به نتایج مشترکی در میان این شرکتها دست یافت. او تصمیم گرفت این نتایج را تحت عنوان یک استراتژی شناسایی سهام مناسب و سودآور ارائه کرده و در اختیار سرمایهگذاران بورس وال استریت قرار دهد. این روش که به اختصار کانسلیم (CANSLIM یا CAN SLIM) نامگذاری شده، در حال حاضر یکی از پرکاربردترین استراتژیها برای سرمایهگذاری بلند مدت است. به طور کلی هر کدام از حروف C.A.N.S.L.I.M مخفف یک عبارت میباشد که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
منظور از درآمدهای جاری در هر فصل، گزارشهای فصلی و دورهای شرکتها از درآمد و سود به دست آمده است. در بررسی این گزارشها بهتر است گزارشهای هر فصل را نسبت به فصل مشابه در سال گذشته مقایسه کنیم و نه دوره سه ماهه قبلی. برای مثال شما میتوانید میزان درآمدهای یک شرکت در بهار امسال را با درآمدهای آن در بهار سال گذشته مقایسه کرده و روند آنها را بررسی نمایید. در صورتی که روند سوددهی شرکت صعودی ارزیابی شد، میتوان به ادامه این روند در آینده نیز امیدوار بود. سرمایهگذاران میتوانند نسبتهای مشخصی را بنابر استراتژی خود در نظر بگیرند. مثلا یک سرمایهگذار میتواند افزایش سالانه ۲۰ تا ۳۰ درصدی را ملاک تصمیمگیری خود قرار دهد، اما سرمایهگذار دیگر به دنبال سهام شرکتهایی با افزایش سودآوری به صورت تصاعدی باشد.
به صورت کلی اما، در روش کانسلیم شناسایی سهام با “افزایش ناگهانی سودآوری فصلی” نسبت به سال گذشته مد نظر است. اما همانطور که گفته شد، میزان این افزایش ناگهانی یا شارپ (Sharp) بسته به استراتژی شما میتواند متفاوت باشد.
در این جا باید توجه کنید که ممکن است بعضی از شرکتها در گزارشهای خود بزرگنماییهایی انجام دهند. برای مثال شرکتی در گزارش خود از افزایش دو برابری فروش خود صحبت کند، در حالی که بررسی دقیقتر نشاندهنده کاهش سودآوری به دلیل افزایش قیمت مواد اولیه باشد!
درآمدهای سالیانه یا همان سود سالیانه که معمولا با EPS نشان داده میشود بیانگر میزان سودسازی به ازای هر سهم است. در صورتی که روند سودسازی یک شرکت طی چند سال به صورت صعودی باشد میتوان آینده خوبی را برای این شرکت متصور بود. مثلا فرض کنید طی چند سال شرکت به ازای هر سهم ۵۰۰، ۹۰۰، ۷۰۰، ۱۲۰۰، ۱۰۵۰ و ۱۵۰۰ تومان سود محقق کرده باشد. توجه کنید که اگر چه در بعضی سالها شرکت با کاهش سوددهی همراه بوده، اما در نگاه بلندمدت سود شرکت ۳ برابر شده و روند کلی صعودی بوده است.
در روش کانسلیم روند کلی سودآوری میبایست طی ۵ سال گذشته مثبت و صعودی ارزیابی شود. در این صورت میتوان این مورد را در کنار رشد سود سه ماهه نسبت به سه ماهه مشابه سال گذشته به عنوان نشانههای خوب از آینده شرکت در نظر گرفت.
برای افزایش ناگهانی و شدید قیمت یک سهم باید یک نوآوری در شرکت اتفاق بیفتد. یک محصول جدید و یا خدماتی نو میتواند در مدت کوتاهی سود قابل توجهی را برای سهامداران به ارمغان آورد. حتی تغییرات مدیریتی و تغییر رویکرد شرکت نیز میتواند بسیار مهم و تاثیرگذار باشد. حوادثی از قبیل افزایش نرخ محصولات و یا فناوری جدید در صنعت مورد نظر نیز شایان توجه است.
بررسیهای اونیل نشان داد که اکثر شرکتهایی که قیمت سهامشان طی مدت کوتاهی افزایش مییابد همواره یک محصول، نوآوری و یا اتفاق تازهای را به همراه داشتهاند. او همچنین معتقد است که شما باید یک سهم را در قیمت بالا بخرید و در قیمت بالاتر بفروشید! (برخلاف نظر بسیاری از کارشناسان که میگویند در کف قیمت بخرید و در قیمتهای بالا بفروشید.) البته این نظر هنگامی صادق است که قیمتها بعد از یک افزایش مشخص، به مدت ۲ تا ۱۵ ماه در محدوده آن قیمت تثبیت شده و آماده جهش بعدی شوند!
احتمالا شما هم میدانید که قیمت همه چیز در این جهان با قانون عرضه و تقاضا مشخص میشود. اگر تقاضا بر عرضه پیشی بگیرد، قیمت افزایش یافته و در صورتی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمت کاهش مییابد. در بازار سهام نیز نوسانات قیمت بر همین اصل استوار است.
حال فرض کنید دو شرکت بزرگ و کوچک، یکی با ۱ میلیارد برگه سهم و دیگری با ۱۰ میلیون برگه سهم، وجود دارند. به نظر شما نوسانات در کدام شرکت راحتتر رخ میدهد ؟!
قطعا در شرکتی که تعداد سهام یا به عبارتی ارزش بازار آن کمتر است، به دلیل کم بودن فروشندگان هنگام افزایش قیمت، رشد سهام راحتتر صورت میگیرد. البته در این جا باید به میزان شناوری سهام توجه داشته باشید. هر چه قدر شناوری سهام کمتر باشد، افزایش یا کاهش قیمت سهام راحتتر انجام میشود. همچنین در این صورت میزان بالایی از سهام شرکت در اختیار مدیران آن بوده (سهام غیر شناور) و آینده بهتری برای شرکت پیشبینی میشود.
لذا در شرایطی که دو شرکت شرایط یکسانی دارند و تنها تفاوت در ارزش بازار و شناوری سهام آنهاست، شرکت کوچکتر با شناوری سهام کمتر طبق استراتژی کانسلیم مناسبتر است.
تعداد معدودی از شرکتها معمولا در صنایع خود پیشرو هستند، به این معنا که زودتر از سایرین اقدام به انجام تغییرات یا ارائه محصولات مینمایند. طبق تحلیل اونیل شرکتهایی که تنها محصول سایر شرکتها را کپی کرده و یا پس از آنها قصد ورود به بازار یک محصول یا خدمات را دارند، توان رقابت با شرکت پیشرو را نخواهند داشت. لذا پس از مدتی این شرکتها دچار مشکلات مالی شده و قیمت سهام آنها نیز رشد قابل توجهی نخواهد داشت.
منظور از نهاد پشتیبان در این جا، مالکان و سرمایهگذاران عمده شرکت هستند. شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اغلب دارای مالکان حقوقی (شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری و …) هستند. لازم نیست سهام یک شرکت حتما تعداد زیادی مالک نهادی داشته باشد، اما معمولا ۳ تا ۱۰ مالک نهادی (سهامدار عمده) با سوابق مناسب که در مواقع مورد نیاز از سرمایهگذاران خرد و حقیقی نیز حمایت کنند مناسب به نظر میرسد. سرمایهگذار خوب باید بتواند سهامداران عمده و پشتیبان با عملکرد مناسب و بهتر از میانگین را پیدا کرده و بر روی سهام تحت مالکیت این نهادها سرمایهگذاری کنند.
توجه کنید که تعداد زیاد نهادهای پشتیبان نیز میتواند منجر به اختلاف نظر در امور داخلی شرکت شده و مشکلساز باشد. حتی در بعضی از مواقع یک اتفاق بد در شرکت میتواند منجر به فروش تعداد زیادی سهام از طرف یکی از سهامداران بزرگ شده و باعث کاهش قیمت سهم گردد.
تا به این جای کار با ۶ مورد از موارد مهم استراتژی کانسلیم آشنا شدید. اما مورد بسیار مهمی که باقیمانده است، سمت و سو یا همان روند بازار است. ممکن از شما بر اساس ۶ عامل قبلی، سهام مناسب سرمایهگذاری را به درستی انتخاب کرده باشید، اما اگر روند بازار تشخیص ندهید با مشکل مواجه خواهید شد! در همین مثال اگر روند کلی بازار منفی باشد، احتمالا ۳ سهم از ۴ سهمی که شما بر اساس عوامل قبلی انتخاب کردهاید، با افت قیمت مواجه خواهند بود.
به طور کلی ۷۵% از سهام با روند کلی بازار حرکت میکنند. در نتیجه اگر در شناسایی سهام هم به درستی عمل کرده باشید، ممکن است با زیان مواجه شوید. برای یافتن روند بازار، اونیل استفاده از نمودارها و ابزار تحلیل تکنیکال را پیشنهاد میکند. در این صورت شما قادر خواهید بود روند بازار را در کوتاه مدت و بلند مدت تشخیص دهید. او نیز مانند بسیاری از تحلیلگران این حوزه معتقد است که سرمایهگذار نباید بر خلاف جهت بازار حرکت کند.
منبع: adibniya.com