تریگر چیست و چه نقشی در معاملات دارد؟
واژه انگلیسی Trigger (تریگر) که در فارسی به معنای “ماشه” میباشد یکی از مهمترین اصول در تحلیل تکنیکال و معاملهگری است. به احتمال زیاد تا به حال نیز دفعات زیادی از تریگر استفاده کردهاید بدون آنکه معنای آن را بدانید. در این مطلب قصد داریم تا شما را با انواع تریگرها و کاربرد آن در معاملهگری آشنا کنیم. پس تا پایان این مطلب با طلاچارت همراه باشید…
.
اگر بخواهیم خیلی ساده مفهوم تریگر را به شما منتقل کنیم باید بگوییم که تریگر در واقع شرط (یا شرایط) ورود به یک معامله یا خروج از آن میباشد. بنابراین هم برای ورود به معامله تریگر داریم و هم برای خروج از آن. البته در این مطلب قصد داریم تا بیشتر روی تریگرهای ورود یا همان Entry Triggers تمرکز کنیم.
شاید بهتر باشد که برای درک بیشتر مفهوم تریگر به دو دسته از معاملهگران و روش کار آنها اشارهای داشته باشیم.
در بازار به طور کلی دو دسته معاملهگر داریم:
۱- معاملهگران تهاجمی
۲- معاملهگران محافظه کار
.
تریدرهای تهاجمی بیشتر علاقه دارند که ورودهای سریعتری در بازار داشته باشند. در واقع آنها سعی میکنند با رسیدن قیمت به ناحیه مدنظرشان ورود را انجام دهند و دیگر منتظر نشانه خاصی نباشند. این کار مزایا و معایبی دارد. مزیت آن این است که شما منتظر نشانه خاصی (تریگر) برای ورود نیستید. بنابراین اگر معامله شما در جهت پیشبینیتان حرکت کند، حاشیه سود بیشتر و حاشیه زیان کمتری خواهید داشت. اما در عین حال ریسکتان نیز افزایش خواهد یافت. چرا که بدون دیدن نشانهای خاص وارد بازار شدهاید!
.
در سمت مقابل تریدرهای محافظه کار قرار دارند. آنها سعی میکنند تا قبل از ورود به هر معاملهای یک نشانه خاص و در جهت تایید نظرشان نسبت به حرکت قیمت مشاهده کنند. به عنوان مثال فرض کنید قیمت به یک ناحیه مقاومتی رسیده است. در اینجا تریدرهای تهاجمی وارد بازار میشوند. اما تریدرهای محافظه کار منتظر میمانند تا ببینند که آیا قیمت نشانه خاصی مبنی بر حرکت نزولی از خود بروز میدهد یا خیر. اگر این نشانه یا سیگنال رویت شد، آنها وارد بازار میشوند. این کار هم مزایا و معایبی دارد.
مزیت ورود محافظه کارانه به بازار این است که ریسک نسبتا کنترل شدهتری نسبت به حالت تهاجمی دارد. چرا که منتظر تایید حرکت در جهت مدنظر بودهاید. اما عیب آن هم این است که در این حالت به دلیل دورتر شدن قیمت از نقطه ورود مناسب، هم حاشیه سود کاهش یافته و هم حاشیه زیان بزرگتر میشود.
.
بنابراین تا اینجا متوجه شدید که بیشتر تریدرهای محافظه کار تمایل به استفاده از تریگرهای ورود دارند. حالا به سراغ انواع تریگرهای ورود خواهیم رفت.
.
انواع تریگرهای ورود عبارتند از:
تریگرهای کندلی
تریگرهای شکستی
تریگرهای مبتنی بر الگوها
تریگر پولبکی
.
تریگرهای کندلی
در این روش با استفاده از الگوهای کندلی میتوان تریگر ورود به معاملات گرفت. به عنوان مثال فرض کنید قیمت به یک سطح مقاومتی رسیده است. در اینجا ما این احتمال را میدهیم که قیمت میخواهد یک حرکت نزولی انجام دهد. اما صبر میکنیم تا یک الگوی کندلی نزولی نیز در همان محدوده شکل بگیرد. به عنوان مثال از قویترین الگوهای کندلی میتوان به الگوی شوتینگ استار (یا همان پین بار نزولی) و پوشای نزولی (Bearish Engulfing) اشاره کرد.
همچنین در حالتی که بازار به یک سطح حمایتی برسد میتوان از الگوی چکش (پین بار صعودی) یا پوشای صعودی استفاده نمود.
در تصویر زیر نمونهای از حالت گفته شده در بالا را مشاهده خواهید کرد.
.
.
تریگرهای شکستی
منظور از تریگر شکستی همان بریک آوتها میباشند. حالا این شکست میتواند در سطوح افقی رخ دهد یا در سطوح مورب مانند خطوط روند.
یکی از روشهای ساده گرفتن تریگر ورود این است که منتظر رسیدن قیمت به ناحیه مدنظر شده و سپس به تایم فریمهای پایینتر برویم و در آنجا منتظر شکست شدن خط روند جهت ورود به بازار باشیم. شکل ساده این تریگر را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
.
نمودار زیر که مربوط تایم فریم روزانه جفت ارز EURCAD میباشد یک فیک آوت را به همراه ناحیه تقاضا نشان میدهد. زمانی که قیمت به به این محدوده رسید بایستی به یک یا دو تایم فریم پایینتر برویم.
.
در تصویر بعد نمودار تایم فریم ۱ ساعته EURCAD را در همان منطقه برخود قیمت مشاهده میکنید. در اینجا برای گرفتن تریگر ورود از شکسته شدن خط روند کوتاه مدتی که در این جفت ارز وجود داشت استفاده کردهایم.
.
روش دیگری که میتوان با استفاده از آن تریگر ورود گرفت، شکستهای معکوس میباشند. به عنوان مثال زمانهایی که قیمت به یک ناحیه مقاومتی مهم میرسد، در اثر مقاومت فروشندگان معمولا یک رنج قیمتی بوجود میآید. ما میتوانیم از همین رنجها و شکست معکوسی که در آنها بوجود میآید جهت ورود به بازار استفاده کنیم.
تصویر سادهای از این حالت را میتوانید در ادامه ببینید.
.
در مثال زیر مشاهده میکنید که قیمت به یک ناحیه عرضه رسیده و بعد از تشکیل تعدادی کف موفق به شکست آنها شده و حرکت نزولی خوبی انجام داده است.
.
.
تریگرهای مبتنی بر الگوهای قیمتی
روش دیگری که میتوان از آن برای گرفتن تریگر ورود استفاده کرد، بهره بردن از الگوهای قیمتی است. الگوهایی مانند دو قلو، سه قلو، سر و شانه، کیو.ام، کانالها، کنجها و غیره. در واقع زمانی که قیمت به ناحیه مدنظر ما رسید، با استفاده از تکمیل شدن این الگوها اقدام به گرفتن تریگر ورود میکنیم.
به عنوان مثال در تصویر زیر یک ناحیه عرضه در نمودار آبشده فردایی تایم فریم ۴ ساعته را مشاهده میکنید. به دایره زرد رنگ توجه کنید.
.
در این نمودار پس از رسیدن قیمت به ناحیه عرضه و پس از گذشت چند ساعت وارد تایم فریم ۵ دقیقه شده و در آنجا یک الگوی QM را میبینیم. اکنون بر اساس نقطه ورود این کیو.ام میتوانیم وارد پوزیشن فروش شویم.حد زیان و حد سود در الگوی کیو.ام تعریف مشخصی دارد. اما به دلیل اینکه نقطه ورود ما بر اساس این الگو با نقطه ورودمان بر اساس ناحیه عرضه مدنظر تقریبا برابر است. میتوانیم حد ضرر را بالاتر از ناحیه عرضه به منظور محکم کاری قرار دهیم.
.
در نمونهای دیگر که در تحلیلهای قبلی طلاچارت در بازار سهام ارائه داده بودیم، شاهد رسیدن قیمت به ناحیه تقاضای تایم فریم ماهانه در قالب یک الگوی کنج بود. این سناریو که در نمودار سهام سمگا رخ داده بود را در تصویر زیر میتوانید مشاهده کنید. تحلیل مذکور را نیز از طریق این لینک میتوانید مطالعه نمایید.
.
در مثال بالا تریگر ورود ما با شکست ضلع بالای الگوی کنج صادر شده است و پس از آن نیز شاهد رشد قیمت به میزان بسیار زیادی بودهایم.
سایر الگوها را نیز میتوانید به همین شکل به کار ببرید. کافیست الگوهای مناسب را در جای مناسب پیدا کنید.
.
تریگر پولبکی
معمولا خیلی از افراد در زمان پولبک اقدام به ترید میکنند. در واقع خود پولبک میتواند یک تریگر برای ورود باشد. اما همیشه بیم آن وجود دارد که قیمت به جای انجام پولبک، یک شکست جعلی یا همان Fake Breakout ایجاد کند. بنابراین برای تریگر گرفتن از خود پولبک نیز راههایی وجود دارد. یکی از این روشها شکست سقف یا کف ناحیه پولبک میباشد. به تصویر زیر دقت کنید.
.
در تصویر زیر همانطور که میبینید قیمت یک سطح مقاومتی را شکسته و سپس به سمت آن برگشت کرده است. برای اینکه تایید این پولبک را بگیریم، میتوانیم منتظر بمانیم تا سقف پولبک توسط قیمت شکسته شود و سپس وارد بازار شویم.
در حالت معکوس نیز میتوانید همین روش را برای پولبکهایی که به سطوح حمایتی انجام میشوند به کار ببرید. در روش بالا باید به یک نکته مهم توجه داشته باشید آن نکته مهم این است که روش مذکور برای زمانهایی کاربرد دارد که قیمت پولبک بزرگی ایجاد نکرده باشد. در واقع پولبکهای سریعتر (که احتمال نامعتبر شدن بیشتری نیز دارند) برای اعمال این روش مناسبتر هستند. چرا که اگر پولبک بزرگی ایجاد شده باشد، نقطه ورود بر اساس این روش چه از نظر حاشیه ریسک و چه از نظر حاشیه سود دیگر مناسب نخواهد بود.
منبع: talachart.ir